MAHJOBIAN ARCHITECT

MAHJOBIAN ARCHITECT

وبلاگ معمار مرتضی محجوبیان
MAHJOBIAN ARCHITECT

MAHJOBIAN ARCHITECT

وبلاگ معمار مرتضی محجوبیان

داستان ضامن آهو شدن امام رضا(ع) با روایت های مختلف

داستان ضامن آهو

ضامن آهو: این لقب برای امام رضا علیه السلام در میان قاطبه مردم ایران رواج دارد. در مغازه های منتهی به حرم امام رضا علیه السلام پرده های نقاشی نصب است که در آن تمثال امام رضا را در حالی که آهویی را در پناه خود گرفته و نیز صیادی با تیر و کمان و سگ شکاریش رسم کرده اند. یا اینکه آهوی بیچاره ایی  را خشک کرده و مردم را تشویق می کنند که در کنار این آهو و تابلو عکس یادگاری بگیرند.داستان ضامن آهو را مردم چنین تعریف می کنند که روزی صیادی در بیابان طوس آهویی را دنبال می کند. اتفاقاً امام رضا در آن نواحی تشریف فرما بودند و آهو به امام پناه می برد امام حاضر می شود مبلغی را به آن شکارچی بپردازد تا او آهو را آزاد سازد ولی صیاد نمی پذیرد. در این زمام آهو به زبان می آید و به امام عرض می کند که من دو بچه شیری دارم که گرسنه اند و چشم براهند و حالا شما ضمانت مرا نزد این ظالم بفرمائید که بروم و بچگانم را شیر بدهم و برگردم و خود را تسلیم صیاد کنم. امام هم ضمانت آهو را می کند و آهو می رود و به سرعت بر می گردد ، شکارچی که این وفای به عهد آهو و وقتی می فهمد که ضامن آهو امام است  منقلب می شود و آهو را آزاد می کند. البته این داستان عامیانه است و شکل مستند آن در کتاب عیون اخبار الرضا از شیخ صدوق چنین آمده است که ابومنصور محمد بن عبدالرزاق طوسی که حاکم طوس بوده روایت کرده « در روزگار جوانی نظر خوشی به طرفداران این مشهد نداشتم و در راه متعرض زایران می شدم و لباس ها و خرجی و نامه ها و حواله هایشان را به ستیزه می ستاندم روزی به شکار بیرون رفتم و یوزی را به دنبال آهویی روانه کردم یوز هم چنان دنبال آهو می دوید تا به ناچار آهو را به پای دیوار پناهید و آهو ایستاد و یوز روبرویش ایستاد ولی به او نزدیک نمی شد هرچه کوشش کردیم که یوز به آهو نزدیک شود یوز نمی جست و از جای خود تکان نمی خورد ولی هر وقت که آهو از جای خود دور می شود یوز هم او را دنبال می کرد اما همین که به دیوار پناه می رد یوز باز می گشت تا آنکه آهو به سوراخ لانه مانندی در دیوار آن مزار داخل شد  من وارد رباط ( تعبیر جالبی از مزار امام رضا علیه السلام در آن عصر) شدم و از ابی نصر مقری پرسیدم که آهویی که هم الان وارد رباط شد کو؟ گفت ندیمش آن وقت به همان جایی که آهو داخلش شده بود در آمدم و پشگل های آهو و رد پیشابش را دیدم ولی خود آهو را ندیدم .پس با خدای تعالی پیمانه بستم که از آن پس زایران را نیازارم و جز از راه خوبی و خوشی با آنانم در نیایم و از آن پس هر گاه کار دشواری به من روی می آورد و گرفتاری پیدا می کردم بدین مشهد روی و پناه می آوردم...».(احمد مهدوی دامغانی، داستان ضامن آهو و گردآورنده شاهنامه منثور، جشن نامه استاد مدرس رضوی ، زیر نظر ضیاء الدین سجادی، انجمن استادان زبان و ادبیات فارسی، تهران، 2536،ص 469.).لازم به تذکر است که داستان ضامن آهو توسط رسول اکرم و نیز داستان وفای به عهد قبل از دوره امام رضا علیه السلام در متون آمده است.




کتاب مذکور را بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس منتشر می کند. نویسنده کتاب، رضا نقدی پژوهشگر تاریخ ایران دوره اسلامی است و با اشرافی که بر تاریخ آستان قدس دارد؛ توانسته بر اساس متون تاریخی و در قالب داستان، روایت واقعی ضامن آهو  بازگو نماید.

http://www.imamreza.net/per/imamreza.php?id=211

نظرات 1 + ارسال نظر
خرید وبمانی سه‌شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 22:46

سلام
وبلاگ خوبی دارین.
خواستی تبادل لینک کنی خبرم کنم.

عنوان: خرید وبمانی
لینک: http://www.PersianXchange.ir/

سلام.

ممنون لطف داری.
نه نمی خوام.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد